تکلیف هشتم 2 کیس موردی پورتر
راهبردهای عمومی سه گانه پورتر (مجموعه تولید و صادرات سنگ)
پورتر در بحث راهبردهای رقابتی سه نوع راهبرد عمومی را برای سازمانها پیشنهاد میکند:
· رهبری هزینه
· تمایز
· تمرکز
از جمله روشهای دستیابی به رهبری هزینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
· تهیه مواد اولیه از تأمین کنندگان جدید و ارزانتر
· افزایش بهره وری فرآیندها
· افزایش بهره وری نیروی انسانی
· افزایش تولید و به کارگیری از صرفهجویی در مقیاس
مزایای این راهبرد با توجه به نیروهای پنج گانه پورتر، ایجاد دشواری برای ورود تازهواردها، افزایش مشتریان و مزیت رقابتی در برابر سایر رقباست. ولی این استراتژی علاوه بر مشکل ماندگاری در دراز مدت جنگ قیمتی هم در بین رقبا ایجاد میکند که میتواند منجر به ضرر شرکت در مقابل رقبایی با هزینه های تمام شده پایینتر شود.
از جمله موارد ذکر شده افزایش بهره وری ماشین آلات و نیروی انسانی برای شرکت ممکن است چرا که در حال حاضر شرکت با ظرفیتی بسیار پایینتر از ظرفیت اسمی دستگاهها در حال تولید است. با افزایش تولید خود به خود کاهش هزینه سربار در ازای واحد محصول ایجاد خواهد شد. این تغییرات در حال حاضر بهترین استراتژی ممکن برای شرکت است ولی بدلیل مشکل سرمایه در گردش این استراتژی براحتی قابل بکارگیری نیست.
راهبرد دوم یا تمرکز بواسطه تمرکز بر یک یا تعداد محدودی بخش (بازار، تخصص، ...) و همچنین ایجاد یک برند تخصصی در حوزهای محدود قابل دستیابی است. این راهبرد به دلیل درک بهتر و تخصصیتر از بخشی خاص میتواند شرکت را در ایجاد یک نام تجاری (بواسطه تخصص) یاری دهد و همچنین برای تازه واردها به عنوان یک مانع بزرگ برای ورود عمل کند. علاوه بر موارد ذکر شده محدود شدن فرصتهای خارج از بخش انتخاب شده و کاهش موفقیت شرکت در صورت رکود در بخش انتخاب شده را نیز میتوان به عنوان معایب این راهبرد در نظر گرفت.
این راهبرد در حال حاضر با توجه به تولید انحصاری شرکت در حال انجام است که همانطوری که ذکر شد رکود بخش خاص میتواند به ضرر شرکت باشد همانطور که اتمام معادن سنگ خاص به معنی از بین رفتن قسمتی از مشتریان شرکت است. همچنین انتخاب بازار خاص برای سنگهای گران قیمت نیز از جمله استراتژیهای بکارگیری شده در شرکت است که ممکن است همانطور که گفته شد باعث عدم رشد شرکت در بازارهای دیگر شود.
راهبرد سوم یا همان تمایز از طریق برندسازی و ایجاد بازار مطلوب (بواسطه ایجاد نیاز) و یا دستیابی به عملکردی فراتر از سایر رقبا ایجاد میشود. این راهبرد نیاز به انعطافپذیری بالا در سازمان داشته و از طریق ایجاد یک مزیت رقابتی که باعث فاصله گرفتن از سایر رقبا شود قابل دستیابی است. عموماً مشکل این راهبرد در حفظ طولانی مدت این تمایز است و همچنین هزینهبر بودن فعالیتهای لازم برای ایجاد و حفظ این تمایز و کم رنگ شدن این تفاوت در طولانی مدت از جمله مشکلات احتمالی این استراتژی هستند.
تمایز برند در شرکت تا حدی وجود دارد ولی خیلی بارز نیست. همچنین بدلیل نداشتن سرمایه در گردش کافی امکان توسعه محصولات جدید وجود ندارد.